2021-08-30 13:36:04
عاشقانه
دپ
جنایی
صحنه دار
رمان برمودا
پر از اتفاق های و داستان های متفاوت
پارت گذاری آنلاین
#برمودا
#پارتی_از_اینده
#الین
#دستامو بست به پشت صندلی و #چشمبند و از چشام باز کرد اولین چیزی که دیدم #امیر بود که اونم دستاش بسته بود و کتش خاکی و پاره شده بود
پسره ای که اورده بودتم اومد نزدیک و #دستش_وکشید_روی_سینه_ام
با چشمای اشکی داشتم امیر و نگاه میکردم همه ی اتفاق هایی که افتاده بود تقصیر من بود!
موهامو کشید که با کشیده شدن موهام امیر #عربده ای زد و شروع کرد به فحش دادن پسره
امیر سعی میکرد دستهاشو باز کنه ولی
#زنجیر هایی که بسته بودن به #دستش نمیذاشت تکون بخوره
#پسره دستشو برد سمت #دکمه ی مانتوم ...
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
دختر و پسر تو پارتی عاشق هم میشن و داداش دختره میفهمه و نمیزاره همدیگر و ببینن بعدش داداشش دختره رو میفروشه به یه پسر ، پسر داستانمون میفهمه و دختره و فراری میده بعدش تصادف میکنه و میره کما..
< بقیه اش و میخوای بدونی زود بیا چنل >
63 views10:36